عدم باروري محتمل ترين مشكلي است كه در گله هاي شخصي رخ مي دهد

در كندلينگ، تخم هاي نابارور، همانند مرغ روشن ظاهر خواهند شد. به دليل اينكه آنها داراي سلول زنده نمي باشند

 در حقيقت بيشتر تخم هاي بلدرچين قهوه اي خال خالي مي باشند كه كندلينگ موفق را مشكل مي سازند (اگر چه بيشتر سويه هاي بلدرچين براي توليد تخم با پوسته سفيد تكامل يافته اند). به علاوه وقتي تخم ها براي 14 يا 15 روز در ماشين جوجه كشي هستند تمايز تخم هاي نابارور و تخم هاي جنين مرده مشكل است. كار بهتر نوردهي زودتر در 5 يا 6 روزگي است.

 وقتي كندلينگ ناموفق است مانند مرغ تمام تخم ها كه تفريخ شده اند بايد شكسته و آزمايش و طبقه بندي شوند. ثابت شده كه هر يك از دلايل ناباروري تخم بايد در گله مادر جستجو شود.

 دلایل ناباروري مي تواند بواسطه يكی از موارد زير باشد:

 ·     نسبت نر به ماده

 ·     سن گله اصلاح نژادي

 ·     جفت گيري انتخابي

 ·     توارث

 ·     تغذيه

 ·     سلامتي گله مادر به خصوص نرها

 ·     مديريت، به عنوان مثال فضاي آبخوري و دانخوري، برنامه نوري، استرس، تراكم

 نسبت نر و ماده

 تعداد خيلي زياد بلدرچين نر در گله همانند مرغ منجر به توليد تخم هاي نابارور زيادی می گردد. بلدرچين هاي نر مهاجم هستند و موقعيكه تعداد آن ها خيلي زياد باشد پديده اي كه اخته كردن رواني ناميده مي شود اغلب در نتيجه يك طبقه يا هرم سلطه تشكيل مي شود (بلدرچين هاي نر معمولاً بر اساس هرم توسط نرهاي قوي تر از جفتگيري باز داشته مي شوند).

 با پيشرفت اين پديده با وجود اين حقيقت كه بلدرچين هاي نر از لحاظ فيزيولوژيكي نرمال هستند نرهاي ضعيف حتي اگر جدا باشند و نرهاي مشخص براي خودشان داشته باشند در جفت گيري شرکت نخواهند کرد. به عبارت ديگر جايگيري تعداد خيلي زياد نر درگله همانند مرغ به اين معني است كه همه ماده ها جفت گيري نمي شوند.

 نسبت نر به ماده از 1 به 2 تا 1 به 5 میزان باروري قابل ملاحظه اي را نشان مي دهد. موقعي كه نسبت نر به ماده نزديك به 1به1یا1به 6باشد معمولا میزان باروری خیلی پایین خواهد بود. نسبت مناسب همانند مرغ به نوع روش پرورش بستگي دارد. در روش قفس اگر اندازه قفس مناسب باشد توصیه می شود که نسبت 1به 2 تا 1به3بکار برده شود.

 در روش بستر يك نر براي 4 تا 5 ماده در نژاد كوتورنيکس مناسب مي باشد. نسبت جفت گيري باب وايت به طور عادي پايين است و در حد يك نر براي 2 ماده يا در حد جفت است، اگر چه دليلي نيست كه تعداد ماده ها نبايد افزايش يابد.

 باروري 80 درصدی يا بيشتر در بلدرچين ماده تقريباً 5 روز بعد از اينكه جنس نراز گله جدا می شود حفظ می شود که اين كوتاه ترين دوره باروري براي طیور اهلي است. جوجه مرغ ها و اردك ها سطح باروري را براي 7 تا 8 روزحفظ می کنند و بوقلمون ها سطح باروری را براي 20 روز نگه مي دارند.

 سن گله مادر

 بلدرچين هاي نر خيلي جوان با اينكه ممكن است علائم بلوغ را داشته باشند اغلب به اندازه كافي براي جفت گيري موفق و مكرر، مناسب نيستند. حتي در هنگام جفت گيري ممكن است  نرهاي جوان نطفه كافي براي بارور كردن تمام تخم ها را در كلاچ توليد نكنند.

 باروري در بلدرچین همانند مرغ با سن كاهش مي يابد. در بلدرچين ژاپني ميزان باروري به تدريج افزايش مي يابد تا بين سن 12 تا 15 هفتگي به حداكثر برسد. بعد ميزان باروري به تدريج كاهش مي يابد.

 موقعي كه بلدرچين هاي ماده مسن تر می شوند و وقتي كه پر و بالشان كم مي گردد براي بلدرچين نر جذابيت كمتري دارند شدت و كثرت جفت گيري و تعداد اسپرم توليد شده در هر جفت گيري كاهش مي يابد. علاوه بر اين طیور مسن به طور عادي تمايل کمی به جفت گيري دارند.

 جفتگيري انتخابي

 در بلدرچين جفتگيري انتخابي يا تمايل بلدرچين نر براي جفتگيري با بلدرچين هاي ماده خاص در گله وجود دارد. به نظر مي رسد كه بلدرچين هاي نر، ماده هاي مورد علاقه دارند و اين امر اغلب باعث باروري ضعيف در پن هایی می شود که يك بلدرچین نر دارند.

 تغيير نرها بهترين راه براي مرتفع كردن این مشكل است. ميزان جفتگيري پايين تر و جفتگيري انتخابي در بلدرچين هايي كه در قفس نگه داري مي شوند مشاهده نشده است.

 توارث (عامل ژنتيكي)

 تفاوت زيادي در باروري ذاتي در يك گونه يا سويه بلدرچين با ساير سويه ها وجود دارد. مانند طیور اهلي و بوقلمون ها توليد نطفه در بلدرچين موروثي است و خصوصيات نطفه (مرگ و مير و غلظت اسپرماتوزوئيد) مشخص است و حجم نطفه در بلدرچين هاي نر گونه گوشتي ( به عنوان مثال باب وايت) نسبت به بلدرچين هاي نر گونه تخمگذار بيشتر موروثي است.

 وقتي بلدرچين های نر سنگين(130 تا 150گرم) با بلدرچين هاي ماده سنگين (146 تا 160 گرم) جفت گيري مي كنند 5/93 درصد تخم هاي توليد شده بارور هستند در حالي كه وقتي بلدرچين هاي نر سبك (121 تا 135 گرم) با بلدرچين هاي ماده سبك (131تا 145 گرم) جفت گيري مي كنند تنها باروري 7/85 درصدي بدست مي آيد.

 اين مورد به وضوح نشان مي دهد كه بلدرچين هاي نر سنگين تر جفتگيري بيشتر، حجم اسپرم بالاتر و احتمالاً غلظت اسپرم بالاتری دارند.

 علاوه بر اين آزمايش هاي اخير نشان مي دهد که جفت گيري 1به1 و آميزش خويشاوندي در بلدرچين كوتورنيكس قوياً باروري را كاهش مي دهد.

 تغذيه

 تغذيه بلدرچين درحال رشد و بالغ براي رسيدن به حداكثر عملكرد توليدمثلي مهم است. كمبودهاي كلي يا حاشيه اي در كيفيت و كميت خوراك مي تواند به طور نامطلوبي باروري را متأثر سازد.

 گرسنگي به مدت 6 روز منجر به افت واضح در توليد نطفه در بلدرچين نر می گردد که علت آن ناتوانی در ترشح مقدار كافي هورمون های گنادوتروپين می باشد.

 موقعي كه كمبود غذايي حاشيه اي است بلدرچين ماده هنوز مي تواند تقريباً 2 برابر وزن بدنش تخم توليد كند اما بلدرچين نر نمي تواند تعداد نطفه مورد احتياج براي بارور كردن تخم ها را توليد كند. كلسيم اثر زيادي روي كاركرد اندام هاي تناسلي به خصوص در جنس ماده دارد و نرها احتیاج دارند كه جيره هايي شامل 3-4 درصد كلسيم بيشتر از جيره هايي كه براي مرغ تخمگذار در نظر گرفته مي شود مصرف كنند.

 كلسيم در جذب بعضي اجزاء غذايي مخصوصاً روي (Zn ) از لوله گوارش شرکت می كند. كمبود اين عناصر كمياب مي تواند منجر به تأخير رشد بيضه ها بشود.

 سلامتي گله مادر

 بديهي است كه براي اصلاح نژاد يك پرنده بيمار يا ضعيف اميدي نيست. وضعیت ضعيف طیور مي تواند نتيجه فعالیت انگل ها باشد. انگل هاي داخلي از قبيل نماتدها(كرم هاي پهن) كرم سنگدان معمولا علل ناباروري هستند.

 این انگل ها پرنده را با كم كردن حجم لوله گوارش ضعيف مي كنند, اما معمولاً كمبودهاي ثانويه ويتامين ها و ساير مواد مغذي بيشتر موجب تضعيف پرنده مي گردد.حضور انگل هاي خارجي از قبيل كنه ها، كك ها، شپش ها نه تنها يك منبع ثابت سوزش در طیور محسوب می شود بلكه مي تواند باعث كم خوني در طیور نیز شود.

 همچنين آسيب به پاها، بال ها يا سر مي تواند از جفت گيري موفق جلوگيري كند و بنابراين روي باروري تخم ها تأثير گذار می باشد.

 صدمات سر مخصوصاً در بلدرچين معمول است به خاطر اينكه بلدرچين هاي وحشي هنگامي كه مضطرب مي شوند مستقيماً رو به بالا پرواز مي كنند. بعضي از بلدرچين هاي باب وايت هنگامي كه اينگونه ديوانه وار به سمت سقف آشیانه پرواز مي كنند به خودشان صدمه مي زنند.

 طیوري كه در ابتدا سالم هستند و علائم بلوغ خوبي را نشان مي دهند ممكن است بعضي از بيماري هاي مزمن را داشته باشند كه آن ها را نابارور مي سازد. سل مرغي، بيماري آسپرژيلوس و كوكسيديوز (اسهال خوني) در مكان هايي كه طیور براي سال ها در آنجا نگه داشته مي شوند معمول هستند.

  لكوز و مايكوپلاسموز هم به طور نامطلوبي باروري را تحت تأثير قرار مي دهند. علاوه بر اين طیوري كه ظاهراً عفونت هاي سالمونلايي را گذرانده اند باروري ضعيف و ميزان قابليت جوجه در آوري بدي را نشان مي دهند.

 عوامل مديريتي

 بيشتر طیور به وسيله يك تغيير در دوره نور روزانه براي شروع دوره بلوغ تحريك مي شوند. كل سوخت و ساز طیور( طیور نر يا ماده ) به منظور تامین مواد مغذي لازم براي ساخت تخم ها و اسپرم ها تغيير مي كند. شرايط نوردهي ضعيف يا شدت كم نور سوخت و ساز پرنده را تحت تأثیر قرار می دهد.

 حدود دماي محيط همچنين به طور غيرمستقيم بوسيله مصرف خوراك و به طور مستقيم بوسيله كاهش تعداد جفتگيري باروري را تحت تأثير قرار مي دهد.

 فضاي ناكافي آبخوري و دانخوري باعث تجمع طیور اطراف آبخوري و دانخوري مي شود و از دسترسی آزاد طیور به آب و خوراك جلوگيري مي كند و فضاي موجود براي جفت گيري موفق و مناسب را كاهش می دهد.