کمبود سدیم علاوه بر کاهش رشد، نرمی استخوان ها، شاخی شدن قرنیه،

غیر فعال شدن غدد جنسی، بزرگی غده فوق کلیوی، تغییر اعمال سلولی، کاهش راندمان استفاده از غذا باعث کاهش حجم پلاسما می گردد. در اثر کاهش خروج خون از قلب کم که نمایانگر کاهش فشار سرخرگی است،‌ ارزش هماتوکریت بالا رفته، خاصیت ارتجاعی ماهیچه های زیر پوستی کم و فعالیت غده فوق کلیوی در بدن طیور کاسته می شود به طوری که اوره یا اسید اوریک خون بالا می رود و در نتیجه شوک حاصل می گردد که اگر درمان نگردد سبب مرگ می گردد. کمبود سدیم استفاده از پروتئین و انرژی را به شدت کاهش می دهد و در اعمال تولید مثل اختلال ایجاد می کند. کمبود سدیم در مرغ ها باعث کاهش تخم گذاری، کاهش رشد وخودخوری در مرغ می گردد. بسیاری از بیماری ها، سدیم بدن را کاهش می دهد، به این صورت که سدیم از طریق دستگاه گوارش بدلیل اسهال و از طریق ادرار بدلیل بیماری های کلیوی و غده فوق کلیوی بدن طیور دفع می شود.

 جذب سدیم

 نمک های سدیم به آسانی جذب و در بدن طیور به گردش در می آیند برای حفظ سدیم، بدن طیور توانایی ویژه ای دارد و زمانی که مصرف سدیم محدود است دفع این عنصر از بدن طیور کاهش می یابد. افزایش جزئی سدیم جیره مرغ و سایر حیوانات معمولاً مشکل مهمی بوجود نمی آورد مگر اینکه آب مصرفی هم حاوی مقداری نمک باشد. مرغ با افزایش مصرف آب نمک زیادی دفع می کند. حدود 7/0 درصد نمک در آب آشامیدنی باعث آبکی شدن مدفوع، کاهش رشد، کاهش اشتها و احتمالاً افزایش تلفات می شود. بر اساس مطالعات کریستا، کارلسون و اولسون وجود یک در صد نمک علاوه بر اثرات فوق باعث کاهش رشد پرها، آویزانی پرها، مصرف مداوم آب، دفع ترشحات از منقار، پرشدن چینه دان، عصبی شدن، تاول زدن، چروکیدگی، دفع آب و افزایش تلفات در مرغ می گردد. اگر مصرف آب افزایش یابد، آب وارد سلول ها شده و علائم مسمومیت آب مشاهده می شود. از طرفی اگر بدلیل دفع بیش از حد سدیم، تعادل منفی آب بوجود آید، مایع خارج سلولی بدن طیور کاهش می یابد و جوجه مرغ ها به شدت چروکیده می گردند.

 اعمال سدیم:

سدیم در حفظ حجم مایع بدن طیور، PH و تنظیم فشار اسمزی دخالت دارد. هودکین و همکارانش نشان دادند که انرژی لازم برای انتقال تحریک عصبی در اعصاب از انرژی حاصل از اختلاف پتانسیل جدا شدن سدیم و پتاسیم در دیواره سلولی در بدن طیور تامین می شود. اگرچه در هسته و میتوکندریای سلول مقدار کمی سدیم وجود دارد ولی افزایش غلظت سدیم باعث فعالیت میتوکندریایی می گردد. اغلب آنزیم های میتوکندریایی توسط یون های درون سلولی پتاسیم و منیزیم فعال شده و توسط یون برون سلولی سدیم متوقف می شوند. سدیم یا پمپ یون مکانیزمی که باعث غلظت زیاد پتاسیم در سلولهای ماهیچه ای اعصاب و اعضاء و غلظت نسبت کم سدیم درون سلول های بدن طیور می شود بطور گسترده ای مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مورد دو نظریه وجود دارد (کولاتا و داماریان 1976 ). گروهی از محققین عقیده دارند که پمپ یون موجد در دیواره سلولی از انرژی سلولی برای انتقال یون ها به درون یا خارج سلول ها استفاده می کند. گروه دیگری معتقدند که پمپ یون ها در بدن طیور وجود ندارد. بلکه یون ها بر اساس پایین بودن حلایتشان در مایع درون سلولی از آن خارج می شوند، مگر اینکه موقعیت های بارداری برای یون های ویژه ای وجود داشته باشد. آنیون هایی از جمله پروتئین ها، تری کربوکیسلیک اسید، فسفات های آلی مثل آدی نوزین، منو، دی، تری فسفات ها، گلیسرول فسفات، کراتین فسفات، بی کربنات و مقداری یون های کلر در سلول های بافت ماهیچه ای وجود دارد. برخی از آنیون ها به آسانی از درون سلول تراوش می کنند ولی برخی به سیتوپلاسم وابسته اند و از درون سلول غیرقابل تراوش هستند. این آنیون ها، کاتیون هایی مثل هیدروژن، سدیم و پتاسیم (و منیزیوم) را جذب می کنند سدیم و پتاسیم همراه با این آنیون ها محیط قلیایی لازم برای ایجاد با فرسیتوپلاسم را درون PH مناسب به وجود می آورند. واضح است که دفع سدیم از سلول حادثه ای دینامیک و انتقال فعال است که به انرژی گلوکز و ATP نیاز دارد. بنا بر نظریه گلین و کارلیش در شرایط فیزیولوژیکی سدیمی که وارد سلول می شود با صرف انرژی حاصل از ATP در قسمت درونی دیواره سلولی با پتاسیم تعویض می گردد. این فرضیه Atpase را به عنوان پمپ ATP را ماده اولیه و سدیم و پتاسیم را پیش ماده قلمداد می کند. این کاتیون ها بر حسب اینکه در چه قسمتی از دیواره سلولی قرار داشته باشند ممکن است به عنوان ماده اولیه و یا محصول نهایی مورد بررسی قرار گیرند و حرکت آن ها در دیواره سلولی معادل و همانند تبدیل آن ها از ماده اولیه به محصول نهایی است. مسیر کلی واکنش و یا پمپ در جهتی است که سدیم را از سلول خارج می سازد. مخالفین تئوری "پمپ یونی" توانایی سلول ها برای تولید انرژی کافی که بتواند یون های بسیاری را پمپ کند مسئول قرار می دهند. این محققین مفهوم "Structuredwater" را پیشنهاد می کنند. اساس تئوری بر این است که آب درون سلول با ملکول های باردار درون سلول برخورد می کنند. ملکولهای آب همانند یک دو قطبی عمل می کنند و لایه ای روی ملکول های بزرگ تشکیل می دهند که انتهای ملکول آب بار مثبت و انتهای ملکول های بزرگ محل های بار منفی را تشکیل می دهند. لایه دوم ملکول های آب بر خلاف لایه اول قرار می گیرند و در نتیجه لایه های مرتب و متراکم آب ایجاد می شود. سپس سلول به عنوان ذره ای که در آن تبادل یونی انجام می گیرد عمل می کند وهمراه آن یون های سدیم و پتاسیم نیز وجود دارند. نقاط منفی موجود اغلب یون های پتاسیم را ترجیح می دهند و علاقه کمتری به یون سدیم دارند. این تئوری دفع سدیم از سلول را در رویارویی بالا افزایش غلظت آن در مایع برون سلولی توضیح نمی دهد. دو عقیده متفاوت در مورد سلول های زنده، تئوری هایی را پیشنهاد می کنند که براساس تصورات متفاوتی بنا شده است. تحقیقات باید این مفاهیم را مورد ارزیابی قرار دهد. از لحاظ بیولوژیکی شواهد برای تئوری پمپ یون قوی تر است. این امکان وجود دارد که عقیده S.W. در حفظ پتاسیم در درون سلول نقشی داشته باشد. همانگونه که در اغلب انتشارات متناقص هستند ولی این مشهودات می توانند به درک ما درباره این عمل اساسی سلول کمک کنند.

 تحریکاتی که باعث فعال و غیرفعال شدن مکانیزم های ملکولی و تمامی اعمال پمپ یون هستند بخوبی شناخته شده اند. این مکانیزم ها یکی از اسرار حیات هستند و عمل سلول زنده را از سلول های مرده بدن طیور متمایز می سازند.